مدح و ولادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
حـضـرت آیـنـه در خانه پـیـمـبـر دارد خوش به حال پدری که علی اکبر دارد دست این طایفه از عـرش فـراتر رفته پـسر ارشـد این خـانه به حـیـدر رفـتـه مـاه، بـاران سـتاره به فـلـک میریـزد از گل خـنـدۀ اکـبر چه نـمک میریزد چـقَــدَر نـسـل اسـد شــیــر دلاور دارد کعبه شک کرده و میخواست ترک بردارد نفس باد صبا مشک فشان شکل گرفت روز میلادت علی روز جوان شکل گرفت پسر حضرت خورشیدی و چون ماهی تو گـاه پـیـغــمـبـری و گـاه یـدالـلـهـی تـو سـاحـل امـنی و دریـا به شـما رو بزند کـوه جا دارد اگـر پیـش تو زانـو بـزند آنقدر نور پیمبر به تو واصل شده است فکر کردیم که قرآن به تو نازل شده است در ازل دور تو گشتیم که حج ساخته شد ذوالفقار از خم ابروی تو کج ساخته شد قـامـتـت در دل عـبـاس قـیـامـت کـرده آسمان را به تـمـاشای تو دعـوت کرده تا که هستی دو قـدم پیـش پدر راه برو بیـشـتر در نـظـر باش پـسـر! راه بـرو پـدرت بیتـو یـقـیـناً کـمـری خــم دارد به خـودش آمـده و دیـد تو را کـم دارد باید از نـیزه و شمـشیر تو را جمع کند کار سختیست تو را بین عبا جمع کند |